نشتیفان روستایی در شرق استان خراسان رضوی و در نزدیکی خواف و خرگرد است. این روستا به آسبادهایش شهرت دارد. نشتیفان در حاشیه اراضی پست که به کویر منتهی میشوند، در شیب ملایم یکی از آبرفتهای رود کال شور قرار دارد. این شهر از شمال به کوههای باخرز و از جنوب به روستای بیاسآباد، از شرق به روستای برآباد و شهر سنگان و از غرب به اراضی کلاتهها منتهی میشود. در مورد قدمت نشتیفان نیز روایات مختلفی وجود دارد: میگویند آل مظفر از سلسله پادشاهان ایرانیزاده نشتیفان بودهاند و شاه شجاع معروفی که سالها بر شیراز و فارس حکمرانی کرد در نشتیفان به دنیا آمده است. شهر نشتیفان در اوایل قرن نهم هجری شناخته شده بود.
گورستان نشتیفان از جاهای دیدنی نشتیفان است و روی تپهای در کنار آسبادهای نشتیفان قرار دارد. سنگ گورها عمودی و بسته به اهمیت صاحب گور ارتفاع سنگ آن بلندتر میشود. طول مزار که با خرده سنگ پوشیده شده نیز بسته به اهمیت متوفی طویلتر میشود و گاهی به سه یا چهار متر میرسد.
بعضی از ساکنین معتقدند عدهای از فرزندان و نوادگان پادشاهان سلسله اشکانیان (که اتفاقا در خراسان بر ایران حکمرانی میکردند) در این قبرستان خفتهاند (که البته در خواف نیز این گورستانها بسیار است و به همین دلیل در بعضی کتب تاریخی نام اصلی آن «خواب» نیز آمده است) و دستهای دیگر معتقدند در گذشته برای ایمن نگهداشتن شهر از حملات و تجاوز احتمالی بزرگان شهر را در اطراف شهر دفن میکردند تا به اصالت و درستی مردمان آن اشاره کنند.
گفته میشود این مزارها مربوط به ۴۴ پیر است که مورد احترام مردم نشتیفان هستند و علاوه بر نشتیفان از روستاهای اطراف مانند روستای سنگان نیز برای زیارت آن میآیند. مردم بر سر مزارها میآیند و با بستن پارچه و دخیل به سنگها، امید به گشایش گره از کار خود دارند. البته اینگونه سنگ مزارات در نقاط دیگری از خراسان هم یافت میشود. مشابه قبرستان نشتیفان، سنگ مزارات روستای سوران در نزدیکی مشهد ریزه است که از شهرت بسیاری برخوردار است.
یکی از معروفترین این مزارها در قبرستان نشتیفان مزار بابا عبدالله است. آن مزار در قسمتی قرار دارد که در بین مردم نشتیفان به نام «حدیره» مشهور است. اصل و نسب و زبان زندگی صاحب مزار مشخص نیست، ولی از لقب بابا که به وی دادهاند هم جرگه تصوف او ثابت میشود و هم زمان زندگانیاش که به قرنهای قبل از سده دهم هجری برمیگردد؛ زیرا تقریبا در بین قرنهای چهارم تا دهم هجری به بزرگان و اقطاب تصوف و چلهنشینان متقی مانند بابا کوهی شیرازی و بابا لقمان سرخس «بابا» میگفتند؛ بنابراین میتوان گفت بابا عبدالله هم از بزرگان و پرهیزگاران و زهاد عصر خویش بود که مریدانش پس از مرگ او مرقدش را مزار خویش قرار دادهاند.
اندازه و صورت قبر از سنگ چینی به طول ۳ متر و عرض ۸۰ سانتیمتر که در بالا سر و پایین پای او دو سنگ لوح به صورت برافراشته نصب شده که سنگ بزرگتر به ارتفاع ۱/۵ متر بر روی آن جمله «لا اله الا الله محمد رسولالله» و همچنین بر روی قسمت دیگر آن جمله «کل نفس ذائقه الموت» کاملا خوانا است و بقیه نوشتههای متن خوانده نمیشود و نیز بر روی سنگ کوچکتر که ارتفاع آن حدود یک متر است جمله «هو الحی الذی لا یموت» بهخوبی خوانده میشود و بقیه متن لوح تقریبا ناخوانا است. قبر دیگر هم به همین مشخصات در کنار قبر بابا عبدالله وجود دارد، ولی چیزی از لوحهای آن خوانده نمیشود و مردم هم از نام اصلیاش اطلاع ندارند. همچنین در این محل تعداد دیگری قبر وجود دارد که صورت آنها با آجرچینی به صورت هفت و هشت چیده شدهاند.
سنگ مزارات نشتیفان از فرمها و نمادهای جالبی تشکیل شده است. در قسمتی از آن، سنگهای ایستاده و بلندی دیده میشود که ارتفاع آنها با یکدیگر کاملاً متفاوت است بهطوری که ارتفاع برخی به بیش از چهار متر میرسد و در قسمت دیگر سنگنوشتهها و نگارههایی روی قبرها دیده میشود. در بعضی از قبور هم در بالا و هم در پائین قبر سنگ گور گذاشته شده، بر روی برخی از سنگ گورها با خط کجومعوجی نام صاحب گور و تاریخ وفات وی نوشته شده است.
بر روی برخی از سنگ گورها تصویر پنجه دست و بر روی برخی دیگر پنجه معکوس دیده میشود. پنجه در مذهب تشیع بهعنوان سمبل دست بریده حضرت عباس (ع) و پنج تن آل عبا مقدس است، ولی در این گورستان که متعلق به اهل تسنن است مفهوم دیگری باید داشته باشد. این علامت در کشور هندوستان، تونس، مراکش، بوسنی و هرزگوین و جمهوری آذربایجان نیز یک نقش مقدس بشمار میآید. در کشور مراکش این دست را تحت عنوان دست حضرت فاطمه (س) مقدس میدارند و در مذهب یهود نیز از پنجه معکوس با علامت ستاره داوود و شمعدان هفت شاخه و نیز چشم برای جلوگیری از چشمزخم استفاده میشود. بوداییها هم دست را مقدس میدارند.
از دیگر دیدنیهای شهرستان خواف میتوان به آسبادهای بادی نشتیفان، مسجد ملک زوزن، آرامگاه حافظ آبرو، مسجد جامع سنگان، کوشک سلامه، مجموعه تاریخی و گردشگری خواجه یار، مزار پیراحمد خوافی، بند سلامه و روستا و آبشار کوچک زردآب اشاره کرد.
نویسنده: زهرا صالح نژاد