شهرستان داراب كه در گذشته دارابگرد يا دارابجرد ناميده میشد، از قديمیترين شهرهای ايران و جهان به شمار میرود. بر مبنای مطالعات باستانشناسی، قدمت تمدن در اين ناحيه كه در جنوب شرقی استان فارس قرار دارد، به هزارههای ششم و پنجم قبل از ميلاد میرسد. در اين شهر مسجد جامعی قرار دارد كه سبک ساختمان آن از حيث معماری سبک بنا همچنين منارهها و شبستان آن در نوع خود بینظير و دارای مشخصههای منحصربهفرد است و تا حدی به آرامگاه اعتمادالدوله تهرانی، پدر نور جهان (ملكه ايرانی هندوستان) كه در شهر آگرای هند واقع شده است، شباهت دارد. این مسجد جامع تنها مسجد جامع چهار منارهای جهان و یکی از چهار بنای شاخص شهر داراب است.
مسجد جامع داراب از جاهای دیدنی داراب و قدیمیترین بنای شهر فعلی است که دارای چهار برج تنومند و یازده ضلعی متساویالاضلاع است. روی برجها با آجر خانهبندی و روی آنها با خط کوفی آیات قران نگاشته شده است. بر روی این خانهبندیهای مربع شكل نخستين آيات سوره آيهالكرسی و نيز عبارات لااله الاالله، محمد رسول الله به خط كوفی نگاشته شده است. همچنين به كرات نام علی (ع) بر روی اين منارهها نگاشته شده است. فضای بزرگ حیاط مسجد پوشیده از درختان تنومند خرما، پرتقال و نارنج است. در گوشه ديگر حياط نيز دو سنگ آسياب وجود دارد كه در دهههای گذشته برای كوبيدن ساروج از آن استفاده میشده است.
بنای اصلی مسجد بهصورت مکعب مستطیل قرار گرفته که در زوایای چهارگانه آن چهار مناره دیده میشود. بزرگترین بخش بنا، شبستان مرکزی آن است که درسمت شمال و جنوب آن دو ایوان سراسری پهن و در سمت غرب آن دو ایوان کمپهنا با سقف کوتاه قرار گرفته است که این ایوانها به وسیله چندین دهلیز کوچک و بزرگ به فضای بیرونی مسجد وصل میشوند. در منارههای مسجد چندین سنگ نبشته بوده که هماکنون تنها یکی که مربوط به معافیت مالیاتی تجار داراب در دوره قاجاریه بوده، باقیمانده است که در تابستان سال ۱۳۷۹ به موزه سنگهای تاریخی هفتتنان شیراز انتقال داده شد.
مصطفوی باستانشناس و نویسنده ایرانی معتقد است وضع ساختمان مسجد جامع داراب ترکیب مخصوصی است که با مساجد معمولی ایران اختلاف دارد. معماری این مسجد آجری به شیوه بناهای دوره سلجوقی است و مساحت آن به ۳۸۰ مترمربع میرسد. منارههای این مسجد برخلاف بیشتر مساجد ایرانی دایره شکل نیست، بلکه از ۱۱ ضلع مساوی تشکیل شده که بر روی آنها نزدیک نیم متر با روسازی گچ، آجر و سنگ با اشکال مربع و لوزی خانهبندی و تزیین شده است.
در چهار سوی شبستان، ايوان، دهليزها، اتاقکها و چهار مناره آجری يازده ضلعی كه عرض هر ضلع نيم متر است، قرار دارد. مناره سمت راستی ضلع جنوبی در سده گذشته مرمت و بازسازی شده و مناره سمت چپی ضلع غربی مسجد به شكل اوليه خود هنوز پابرجا است. دو مناره ضلع شرقی و شمالی از جهت خانهبندی و تزیينات با دو مناره ديگر متفاوت است. در پايين منارهها دری وجود دارد كه بهوسيله يک راهپله مارپيچ به پشتبام مسجد راه میيابد كه با صعود از پلهها دو خروجی به بيرون مشاهده میشود. يكی برای ورود به پشتبام است و ديگری تا انتهای منارهها ادامه میيابد كه احتمالا محل استقرار موذن بوده است.
در ضلع شمال شرقی مسجد، شبستانی مستطيل شكل قرار دارد كه طول آن در جهت شمال غربی، جنوب شرقی و عرض آن در جهت شمال شرقی، جنوب غربی است. دو ضلع بلندتر شبستان ضلع شمال شرقی، جنوب غربی راهروهای نسبتا عريض با سقف مدور كه از شبستان اصلی كوچکتر است، قرار دارد كه به حياط مسجد متصل میشود. در اطراف اين راهروها اتاقهای كوچكی نيز وجود دارد. اين شبستان بهوسيله ۹ دهليز يا راهرو به حياط متصل میشود. سقف راهروها و شبستان اصلی فاقد تزیينات است و در درون شبستان و در پشت ديوار ايوان ضلع غربی، محرابی با تقسيمبندیهای مناسب و گچبری قرار دارد.
روشنايی شبستان اصلی بهوسيله ۶ پنجره هلالی شكل كوچک و دو پنجره بزرگ تامين میشود. سقف ايوانهای اين مسجد از سقف شبستان كوتاهتر است. سقف دهليزهای دو سوی شبستان و اتاقکهای روبهروی آن گنبدی و ضربی است و سقف شبستان مسجد كوتاهتر است. در دو ضلع شمال شرقی و جنوب غربی شبستان اصلی ايوانی سراسری ساخته شده است. ايوان ضلع جنوب غربی هنوز پا برجا است. اما در ايوان شمال شرقی، ديوارهای نازكی در دهانههای رو به حياط مسجد قرار گرفته و به شبستانی ديگر تبديل شده است. در رو به روی دهانه ايوان ضلع جنوب غربی مسجد، منبری از گچ و آجر وجود داشته و در پشت آن نيز حوض بزرگی واقع بوده است كه اينک منبر و حوض از بين رفته است. در گوشه غربی مسجد نيز آب انباری قرار داشته كه آب مسجد و اهالی اطراف مسجد را تامين میكرد كه آن هم نيز تخريب شده است.
ساختار کلی مسجد به دلیل وجود شباهت با عمارت خدایخانه مسجد عتیق شیراز (از بناهای قرون اولیه هجری قمری) و همچنین شباهت آن با یکی از عمارتهای تاریخی کشور هندوستان همواره مورد توجه نویسندگان مختلف قرار گرفته است. اهميت مسجد جامع داراب از لحاظ سبک ساختمانی مخصوص به آن است كه به این بنای تاریخی و مهم آرامگاه اعتمادالدوله تهرانی در آگره هند و نيز خدایخانه مسجد جامع شيراز شباهت دارد و ارتباط و پيوستگی بيشتر فرهنگ و هنر دو كشور باستانی ايران و هند را در قرن ۱۱ هجری نشان میدهد و شيوه معماری مشترک ايران و هند و نمونه كارهای استادان ايرانی توام با تاثير از معماری هندوستان در هر دو بنا به خوبی پديدار است.
اختلاف نظر بر سر قدمت این بنای تاریخی منجر به انتشار مقالات مختلفی از طرف پژوهشگران در کتب تاریخی شده است. در این میان برخی از نویسندگان قدمت آن را پیش از دوران صفویه و حدود دوران ایلخانان مغول میدانند و برخی مقارن با شکلگیری شهرستان داراب و جمعی نیز آن را نزدیک به سلطنت شاه طهماسب دانستهاند و معماری آن را متاثر از بناهای قبل از صفویه از جمله عمارت آجری عصر سلجوقی میدانند. احتمالا مسجد جامع داراب مربوط به دوره سلجوقیان باشد. این بنای تاریخی در مرکز شهر داراب در محله بازار واقع شده و در زمان شاه طهماسب یکم صفوی مرمت شده است و از اینرو قدمت بنا به دوره صفوی تعلق ندارد. نزدیک به روبهروی درب ورودی بزرگ مسجد جامع داراب لوحه سنگی در ارتفاع دو یا دو متر و نیمی از کف زمین بر جبهه خارجی دیوار شمالی شبستان نصب بوده که تاریخ بنای مسجد و وقفنامه مربوط به آن را در برداشته است و چون لوحه در محل خود نیست، تاریخ قطعی ساختمان مسجد را نمیتوان معین نمود.
این اثر در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۶ با شماره ثبت ۱۵۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
عکسهای گالری از شیوا عطاران
نویسنده: بهاره غنچه