سنگنوشته یا کتیبه به تخته سنگ، کاشیکاری یا سطح دیگری گفته میشود که معمولا واقعهای تاریخی بر روی آن کندهکاری یا نوشته شده است. معمولا کتیبه به نوشتهای اطلاق میشود که بر روی سنگ، در حاشیه سردر ساختمانها یا گوشههای پارچههای خاص نظیر پرده، سفره و بیرق یا بر صفحههای کتاب نگارش مییابد. نگاهی به تاریخ ایران باستان نشان میدهد که اغلب کتیبهها بر کوهپایهای مشرف بر چشمهسار حک شده است. این سنگنوشتهها به دستور شاهان و یا والی منطقه نوشته میشدند و اغلب موضوعات مربوط به فتوحات و کشورگشاهی شاهان و یا نیایشها و عبادات آنها را به تصویر کشیده بیان میکنند.
سنگنوشته آشوری که با نام سنگنوشته گلگل ملکشاهی نیز معروف است، از جاهای دیدنی ایلام به شمار میرود و در دامنه رشته کوه کبیر، مشرف به رودخانه گلگل و در نزدیکی روستای زیبای گلگل در ۱۵ کیلومتری شهر ارکواز و ۲۵ کیلومتری شهر ایلام مانند نگینی خودنمایی میکند. متن این سنگنوشته که به خط میخی نوشته شده حکایت از حمله آشوربانیپال به تمدن عیلام باستان و سقوط این تمدن درخشان تاریخ است که به صورت کندهکاری بر روی صخرهای بزرگ نگاشته شده است. این نوشته نشانگر تمدنی بزرگ و اثرگذار از تاریخ باستان است که استقرار آن در همین منطقه استان ایلام بوده است. پادشاه آشور شکست نظامی این کشور را افتخاری بزرگ برای خود دانسته و این کتیبه را از خود به یادگار گذاشته است.
عکس از ایسنا
مشخصات کتیبه
کتیبه آشوری(ملکشاهی) از دوره حاکمیت آشور برجای مانده است. اینکه کتیبه متعلق به آشوربانی پال یا سارگون دوم باشد به طور قطع مشخص نیست. در وسط کتیبه نقش پادشاه آشور با کلاه مخروطی و ردای بلند و شمشیر در دست حجاری شده است
شکل عمومی این کتیبه آشوری مستطیل شکل است و در ابعاد ۹۰در ۱۳۵ سانتیمتر است که در وسط آن نقش نیمرخ و تمام قد پادشاه آشور به صورت برجسته قرار دارد و کلاهی مخروطی و ردایی بلند تا روی پاها بر تن و شمشیری حمایل به نشانه قدرت، در دست دارد. پشت سر این شخص تصویری از هلال ماه دیده میشود که ممکن است نماد خدایان و الهههای آسمانی باشد که به حمایت از شاه آشور برخاسته و به او کمک کردند تا در جنگ پیروز شده و قلمروی کاسیها(ایلام و لرستان) را فتح کنند. این سنگنوشته آشوری در سال ۱۹۷۳ میلادی توسط آقای واندنبرگ ترجمه شده است. موضوع متن کتیبه از فتح ایلام و انقراض این تمدن به وسیله آشور حکایت دارد. متن کتیبه به عمق متوسط ۲/۵ سانتیمتر تراش خورده و طی آن نقشبرجسته پادشاه را فراهم ساختهاند و سپس به نقر خطوط میخی آشوری در سطرهای افقی بر تمام سطح کتیبه و نقش برجسته پرداخته و هر سطر را با خطی کنده و افقی از سطر بعد مجزا کردهاند. اینکه این کتیبه مربوط به کدام پادشاه آشور است به درستی مشخص نیست و عدهای آن را متعلق به آشوربانی پال که سرزمین ایلام قدیم را متصرف و در نهایت موجب انقراض آنها شد دانسته و برخی نیز آن را مربوط به سارگن دوم پادشاه آشور میدانند که نواحی شمال غرب و قسمتهایی از غرب ایران تا دریاچه ارومیه را تصرف کردهاند. آنچه از متن کتیبه میتوان فهمید این است که آشور چشم طمع به سرزمینهای شرقی حکومت خود داشته و هر زمان که شرایط را مساعد میدید حمله را آغاز میکرد و این روند به صورت فرهنگ ستیزهگری به فرزندان شاهان منتقل میشد و چهره پادشاه آشور که به سرزمین ایلام حکاکی و نقر شده، خوی جنگجویی و طمع همیشگی آنان را مشخص میکند.
عکس از سایت ویکیپدیا
متن کتیبه
به آشور و خدایان که به طرفداری شاه محبوب آنها ایستاده و چیره شده( بر زمینهای دشمنان(...) شاه جهان(...) پسر(...) آشور پدر خدایان مرا نامزد کرد برای پادشاهی در رحم مادرم(...) انلیل مرا برای تسلط بر روی زمین و مردم فرا خواند. سین و شماش با همشکونهای مساعدی در مورد بنیاد فرمانروایی من فراهم ساختند. نبو و مردوک مرا بصیرت وسیع و فهم عمیق بخشیدند. خدایان بزرگ از راه لطف در محفل خود مرا روی تخت شاهی پدرم گذاشتند. آنها تسلط بر روی زمین را به من واگذار کردند. شهر(...) آنها بیرون رفتند(...) روی او ستایش کارهایی که من انجام دادهام. من نوشتم بر روی آن من به جای نهادم این سنگ نوشته را برای ترغیب شاهان و پسران من در آینده باشد که امیری در میان شاهان پسران من که او را آشور و خدایان بزرگ برای تسلط بر روی زمین و مردم نامزد کند. این ستون و تحسین خدایان بزرگ را ببیند و باشد که به تدفین آن بپردازد و قربانیها کند اما آنکه آن مجسمه را از جای آن بردارد آشور و خدایان بزرگ و آن عده که روی این ستون نام برده شدند با نظر خشم به او نگاه کند، باشد که به طرفداری او در یک برخورد سلاحها در میدان جنگ برخیزند و باشد که آنها او را راهنمایی نکنند.(...) باشد که آنها هم حکم شاهی او را براندازند و باشد که آنها نامش و تخمهاش را در زمین ضایع کنند.
وضعیت امروزی کتیبه
کتیبه آشوری که با نام گل گل یا ملکشاهی نیز شهرت یافته ترکیبی از کتیبه و نقشبرجسته است که امروزه به طور صحیح و استانداردی از آن مراقبت نمیشود
این کتیبه ارزشمند باستانی هزاران سال است که هویت تاریخی و باستانی ایران در خطه ایلام را در دل خود به امانت گذاشته است تا آیندگان به این شکل از تاریخ پیشینیان خود آگاه شوند. این کتیبه تاریخی امروزه حال چندان خوشی ندارد و عدم مراقبت صحیح و رعایت نکردن استانداردهای حفاظتی از آن، سبب شده که قسمتهایی از نوشتههای کتیبه آسیب دیده و از بین برود. امروزه برای اینکه کتیبه در معرض آسیب گردشگران واقع نشود، قفسهای آهنی بر روی پیکر آن نهاده شده است. اما این قفسه آهنی نه تنها نقش حفاظتی چندانی ندارد و نمیتواند جلوی فرسایشهای ناشی از آب و هوا را بگیرد، بلکه صحنهای نازیبا را از چشمانداز کتیبه به نمایش گذاشته است و سبب میشود که حتی آسیبهای وارد شده به کتیبه نیز در زیر این حفاظ، مشخص نشوند و کمک به از بین رفتن کامل کتیبه نیز میکند. به نظر میرسد کسانی که وظیفه مراقبت از کتیبه را دارند باید تدبیر بهتری اندیشیده و در یک چهاچوب استاندارد از کتیبه نگهداری کنند. طبیعی است که با قرار دادن یک حفاظ شیشهای بر روی کتیبه هم استاندارد مراقبت از کتیبه بهتر خواهد شد و هم چشمانداز زیباتری برای گردشگران و بازدیدکنندگان از این اثر تاریخی ارزشمند به نمایش گذاشته خواهد شد. اگر گذرتان به استان ایلام افتاد میتوانید از این اثر باستانی دیدن کنید و بر هنر، فرهنگ و خطوط باستانی این منطقه مطلع و آگاه شوید.
عکس کاور از ویکیپدیا
نویسنده: زهرا آذرنیوش