تل ابلیس از تپههای باستانی ایران و جاهای دیدنی بردسیر است که قدمت آن را به هزاره ۵ قبل از میلاد مرتبط میدانند. این تپه که ظاهر عجیب و خاصی دارد، در روزگاران گذشته محل زندگی یکی از تمدنهای فلات ایران بوده است. روی این تپه کاووشهای باستانشناسی بسیاری انجام شده که مهمترین آنها دستیابی به سنگ، مس، فلزات و سفالها در دورههای مختلف است. حال نگاهی کلی به شاخصههای این تپه خواهیم داشت.
وجه تسمیه تل ابلیس
تل ابلیس در دشت بردسیر و در ۸۰ کیلومتری جنوب غرب شهر کرمان قرار گرفته است. حفاری این منطقه توسط یک هیئت باستانشناس آمریکایی و با همکاری اداره باستانشناسی ایران در سال ۱۳۹۴ آغاز شد. وجه تسمیه نام این مکان مشخص نیست. برخی از اهالی اطراف معتقد هستند که روی این تپه شخصی بیطینت زندگی میکرده، از این رو تل ابلیس نامیده شده است. برخی دیگر نیز غیرعادی بودن تپه و در مورادی ترسناک بودن آن را دلیلی برای نامگذاری تل ابلیس دانستهاند. در کاووشهای این منطقه مقدار فراوانی از فلز مس یافت شد. برخی معتقدند وجود سربارههای فراوان مس روی این تپه با گذشت زمان به آن رنگ سیاهی بخشیده است که به همین دلیل تل ابلیس نامیده شد. پیشینیان سیاهی را رنگ ابلیس میدانستند، از این رو رنگ سیاه مس را به ابلیس نسبت دادهاند. در اشیای پیدا شده در این تپه نقش مار روی سفالها زیاد دیده میشود، بنابراین یک احتمال هم وجود دارد که وجه تسمیه نام تپه ارتباطی با این تصاویر داشته باشد. برخی براین عقیده بودند که باید نام تپه تغییر کند، اما باستانشناسان و کسانی که در این زمینه پژوهشگر و صاحب فکر بودند و روی این تپه تحقیق کردهاند، مخالفت کرده و بر حفظ نام تپه تاکید داشتند.
تل ابلیس
این محل بازمانده شهرک هفتهزار سالهای است که به دست اقوام پیشرفتهای که کشاورزان اولیه استان کرمان را تشکیل میدادند، برپا شده و تا هزاره اول قبل از میلاد به مدت چهار سال مرکز تمدن این منطقه بوده است. بیشترین اطلاعات به دست آمده از زندگی اولیه در تل ابلیس مربوط به اواخر هزاره پنجم تا اوایل هزاره چهارم ق.م است. با کاوش و مطالعه لایههای موجود در این تپه، هشت دوره متمایز فرهنگی را شناسایی کردهاند. اين محل برای نخستين بار در سال ۱۳۱۱ خورشيدی (۱۹۳۲ ميلادی) كه توسط سراورلاشتاين مورد بازديد قرار گرفت، ارتفاع تپه را حدود ۱۱ متر از سطح زمينهای اطراف و قطر پايه آن را حدود ۱۰۰ متر تخمين زده بود و گزارش مختصری در مورد آن به چاپ رساند. بدنبال بررسی اشتاين، در سال ۱۳۴۲ خورشيدی هياتی به سرپرستی ژوزفكالدول از تپه بازديد کردند. در سال ۱۳۴۵ حفاری در اين محل آغاز شد با حفر ترانشههای متعدد و لايهنگاری صورت گرفته، در تل ابليس سفالها را بر اساس لايهنگاری از قديم به جديد طبقهبندی و سپس سفالهای هر لايه با نام ويژهای كه برگرفته از مكانهای باستانی بررسی شده حوزه بردسير است، نامگذاری شد.
آثار کشف شده در تپه
در تپه تل ابلیس دیوارها با خشت و ملاط گل ساخته شدهاند. منازل، دیوارهایی جداکننده داشتهاند که با پشتیبانهای خشتی تقویت میشد و دیوارها با کاهگل اندود میشدند. بیشتر خانهها و اجاقهای تل ابلیس دارای نقشه واحد و از پیش طراحی شدهای بودهاند. شواهدی نیز در دست است که خانهها بیش از یک طبقه داشتهاند. خانهها دارای چندین اتاق بودند و هر خانه دو اجاق داشت که یکی در داخل و دیگری در خارج خانه بود.
در تل ابلیس انواعی از اشیای سنگی، سفالی و استخوانی پیدا شدهاند. سفالهای این تپه به چندین گروه تقسیم شدهاند. اشیای سنگی مثل کاسه، انواع ساینده، سنگ ساب تبر سنگی، پیکرک سنگی و ابزارهای سنگی دیگر از دل این تپه بیرون کشیده شده است. اشیای استخوانی، صدفی، گلی متعدد، اشیای فلزی مسی و انواع اجسام گلی از این تپه به دست آمده است. در ظروف سفالی به دست آمده از تپههای این محل، میتوان نقش های مختلفی از مارها را دید. در فاصله سه تا پنج کیلومتری جنوب غرب تل ابلیس تپههای پنجگانه متعلق به دوران پیش از تاریخ دیده میشود.
وجود تعداد زیاد سنگهای بزرگ و قلوهسنگ از انواع سیاه بازالت این احتمال را که در آن روزگار و در این مکان، خانهسازی صورت گرفته را قوت بخشیده است. به عبارت دیگر مردم این سرزمین در دوران پارینه سنگی نیز از تمدن ابتدایی بهرهمند بودهاند. زیر یکی از اتاقهای مسکونی در این تپه، بقایای اسکلت مرد بالغی پیدا شد که یک لیوان سنگی همراه خود داشت که نشاندهنده اعتقادات مذهبی آنها بود. از وضعیتی که اتاق داشت و ارتباط آن با بقیه اتاقها مشخص میشد این محل عمدا برای دفن جسد ساخته شده بوده و ساکنان تل ابلیس اجساد خود را در کف خانهها دفن میکردند.
تصویر سر گاو وحشی سفالین یافت شده از تل ابلیس
نتایج کاووشهای باستانشناسی
این تپه معروف، نشانی از دوره استقرار روستاها در جنوب شرق ایران است. در فصل اول کاووشهای تپه تل ابلیس ۷ لایه مشخص شد که شامل آثار متنوعی بودند. سفالهای منحصر به فرد ابلیس از هر طبقه قابل مقایسه با سفالهای همعصر خود در نواحی مجاور بودند. آزمایشهای کربن ۱۴ قدمت هر طبقه از نوع سفال را تایید کرد. این سفالها از عمیقترین لایه این تپه نخودی به دست آمدند و متعلق به هزاره دوم قبل از میلاد بودند. سفالهای نخودی کشف شده در تل ابلیس تاریخی بین هزاره پنجم تا چهارم پیش از میلاد را تایید میکرد. در تل ابلیس کورههایی کشف شد که برای ذوب مس استفاده میشد. در کاوشهای صورت گرفته در تپه مشخص شد که ساکنان این تپه در هزاره پنجم قبل از میلاد در خانههایی با بیش از یک اتاق که با خشت دستساز ساخته میشد، زندگی میکردند و شغل آنها کشاورزی و دامداری بود. ساکنان این تپه در آن دوره، با مردم بینالنهرین ارتباط فرهنگی و تجاری داشتند.
در این منطقه عبور از دوره مسسنگی به مفرغ بدون هیچ گسستگی ادامه داشته است. شواهد بدست آمده نشان میدهد که صنعت فلزکاری در هزاره پنجم قبل از میلاد در این منطقه از پیشرفت زیادی برخوردار بوده و به طور چشمگیری رایج بوده است. آنچه فلزکاری تل ابلیس را بینظیر میکند، روش فلزگدازی با در درجه حرارت کم و بیش کنترل شده در این منطقه است. تل ابلیس یکی از شناسنامههای تمدنی کهن ایران است که هرساله گردشگران علاقهمند به تاریخ، فرهنگ باستانی ایران و پیش از تاریخ را به خود جذب میکند.
عکسهای گالری از ایلنا
نویسنده: زهرا آذرنیوش