بهترینو
پل دختر میانه (قیز کورپوسی)
(جاهای دیدنی)
بدون نظر
تماس
مسیریابی
افزودن دیدگاه
اطلاعات کسبوکار
آدرس
ایران، استان آذربایجان شرقی، ۲۰ کیلومتری جنوبشرقی میانه، در مسیر میانه به زنجان
اطلاعات تماس
شماره تماس
وبسایت و شبکههای اجتماعی
ساعات کاری
توضیحات کسبوکار
پل تاریخی پل دختر میانه یکی از پلهای منحصر بهفرد ایرانی است که روزگاری به دلیل قرار گرفتن در مسیر بینالمللی و جهانی جاده ابریشم (شاهراه بزرگ خراسان) از بناهای کلیدی اتصال شرق به غرب جهان قلمداد میشد. جغرافیای پل دختر میانه میانه که به عربی آن را میانج مینامند، از شهرهای مهم و قدیمی آذربایجان است. بر اساس اعتقاد برخی باستانشناسان ظاهرا نام میانه (میانا) بر خلاف آنچه تصور میشود، ارتباطی به قرار گیری آن مابین شهرهای زنجان و تبریز ندارد و این لقب تنها برگرفته از نام اقوام مانایی است. در متون و نوشتههای جغرافینویسان و نویسندگان دوران اسلامی مکرر به نام میانه برمیخوریم، آثار ارزشمند نویسندگانی همچون ابن حوقل، مقدسی، یاقوت حموی و حمدالله مستوفی که همگی به نیکی از آن یاد میکنند. علاوه بر نوشتههای آثار مکتوب، وجود محوطههای متعدد تاریخی، از تل و تپههای باستانی پیش از تاریخی گرفته تا سازههای معماری قبل و بعد از اسلام، همگی دال بر پیشینه تاریخی کهن و دیرپای این شهرستان هستند. یکی از آثار کهن و جاهای دیدنی میانه، پل تاریخی پل دختر است. پل دختر یا قیز کورپوسی که ۲۰ کیلومتری جنوبشرقی میانه و در بین راه میانه به زنجان، روی رودخانه قزلاوزن در شرق رشته کوه قافلانکوه واقع شده است، یکی از جاذبههای تاریخی و دیدنی شهر میانه به شمار میآید. طبیعت بکر و زیبای این منطقه و وجود کوههای سر به فلک کشیده که بسان دیوهای بلند اطراف این پل زیبا را در بر گرفتهاند و رودخانه همیشه خروشان قزلاوزن که از زیر این پل در حال عبور است باعث شده است به جاذبهای زیبا برای بسیاری از جهانگردان و ایرانیان مبدل شود. این پل سابقا به دلیل این که تنها راه ارتباطی شرق و غرب ایران بوده، اهمیت بسیار بالایی داشته است و کاروانهای بزرگ تجاری و نظامی از روی آن رفت و آمد داشتهاند. تاریخچه پل دختر میانه از تاریخ ساختمان پل اطلاعات درستی در دسترس نیست . عدهای از باستانشناسان تاریخ پایههای آن را به عهد شاهنشاهی ساسانی نسبت میدهند ولی با توجه به شیوه معماری، تاریخ ساخت آن را به قرن هشتم هجری تخمین زدهاند. پروفسور «پوپ» در کتاب خود به نام بررسی هنرهای ایران می نویسد: تاریخ بنای پل به اواخر قرن پانزدهم می رسد. سنگ بنای پل، تاریخ احداث آن را (۸۸۸ هجری) نشان میدهد. این تاریخ به وسیله شیندلر در حدود سال ۱۸۸۲ خوانده شده. پروفسور پوپ در ذیل همین مطلب مینویسد که آقای مینوی که از روی تصاویر کار میکرده، نظر شیندلر را تایید و اسم بنا را نیز خوانده است. سپس پروفسور پوپ به نظر کوتزبونه اشاره کرده و چنین مینویسد: صحبت از کتیبهای در کناره ها میکنند که نشان میدهد این بنا در ۱۴۴ سال قبل از زمان وی بهوسیله یکی از اهالی کازبین (قزوین) برپاداشته شده است. این کتیبه به قرن هشتم نسبت داده میشود. مارشال دیولافوا، مهندس و باستانشناس فرانسوی، که به سال ۱۸۸۱ میلادی سفر کرده و سفرنامهاش توسط مرحوم همایون ترجمه شده، چنین مینویسد: چون آن را (قیزکورپوسی) با ابنیه نظیر خودش مقایسه کنیم میتوان قریب به یقین حدس زد که در نیمه قرن دوازده میلادی ساخته شده است. «جملی کارری» که در زمان سلطنت شاه سلیمان صفویه ایران مسافرت کرده، ضمن عبور از قافلانکوه در سفرنامهای چنین مینویسد: دامنه قافلانکوه بسیار طولانی و به تدریج به رودخانه قیزیل اوزن منتهی میشود که روی آن پل سه چشمه و زیبایی بنا شده است. بنا به نوشته کارری چنین استنباط میشود که پل دختر قطعا و در زمان صفویه، مخصوصا در عهد شاه عباس کبیر، ساخته شده است. دکتر فوریه، طبیب مخصوص ناصرالدین شاه، ضمن توضیح مطالبی درباره میانه در کتاب «سه سال در دربار ایران» درباره پل دختر چنین آورده است: پلی که از روی آن گذشتیم عجیب است که بسیار خوب مانده است. این پل خرپشته مانند، از آجرهای محکم ساخته شده و سه دهانه مختلف العرض دارد. دهانه وسطی بلندتر است و کتیبه آن این است «در عهد شاه صفی به سال ۱۰۴۲ هجری در دو سال تمام شد». با توجه به مطالب مندرج در بالا، از باستانشناسان و سیاحان و سیاستمداران به راحتی میتوان چنین استنباط کرد که پروفسور پوپ، شیندلر و دیولافوآ طبق نوشته و نظریههای مشخص بر اساس حدس و گمان، تاریخ پل را تخمین میزنند، اما دکتر فوریه و «جمل کارری» با توجه به اظهار نظرشان که جملی با صراحت در حین عبور از پل در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی مینویسد، این پل به تازگی بنا شده و دکتر فوریه با یقین ضمن اشاره به کتیبه آن، تاریخ پل را زمان شاه صفوی به سال ۱۴۰۲ هجری مینویسد. پس میتوان به احتمال یقین تاریخ بنای پل را زمان عهد صفویان دانست. وجه تسمیه پل دختر میانه درباره نام پل دختر نظرات و داستانهای بسیار زیادی روایت و نقل شده است که به برخی از آنها میپردازیم: برخی گفتهاند: بازرگانی برای در امان ماندن دختر خود از دست مغولان برای دختر خود در این منطقه قلعه میسازد، ولی به مرور زمان و حسن روابط و پس از مرگ بازرگان دختر وی برای توسعه تجارت بازرگانان آذربایجان با دیگر کشورها این پل (پل دختر) را میسازد. مشخص است با توجه به واژهی دختر در تاریخ و ادبیات ایران این موضوع نمیتواند درست باشد. داستانی دیگر در میان مردم محلی وجود دارد: شاهزاده خانمی زیبا که از بشر متنفر و گریزان بود به حالت انزوا و برای کنارهگیری از مردم فرار کرده و در کوهستان خالی از سکنه قافلانکوه به ساختن قلعه پرداخت. پس از بر پا ساختن این کاخ بلند که همانند آشیانه عقاب بود راه وصول به آن را خراب کرد و بهطوریکه هیچیک از پهلوانان معروف و دلاوران مشهور حتی رستم دستان هم به آن دست نیافت. از قضا روزی چوپانی که جوانی خوش سیما بود، گوسفندان خود را در پای کوه به چرا آورد و خود به مشاهده قلعه پرداخت، ناگاه دوشیزه زیبایی را دید که در بالای بام قلعه میخرامد و به مناظر اطراف مینگرد. چوپان از دیدن او مبهوت و از خود بیخود شد و تلاش کرد که به کاخ نزدیکتر شود، ولی راه عبور را مسدود دید؛ بنابراین بیاختیار متوسل به نی خود و به نواختن آهنگهای جانسوز و غم انگیز مشغول شد. چوپان جوان و عاشق دلباخته همه روزه به دامنه کوه میآمد و به نواختن نی و نالههای جانسوز میپرداخت. شاهزاده خانم سنگدل چون همه روزه نالههای این جوان را میشنید رفته رفته حس ترحمی در قلبش پدیدار شد و از آواز نی چوپان خوشش میآمد و همه روزه در بالای بام خود را پنهان کرده به نالههای او گوش میداد تا اینکه فصل بارندگی فرا رسید و آب رودخانه طغیان کرد و چوپان نتوانست بار دیگر به دامنه کوه آید؛ بنابراین شاهزاده خانم فرمان داد تا پلی روی رودخانه بسازند تا چوپان بتواند به قلعه نزدیک شود به همین مناسبت پل ساخته شده، به پل دختر موسوم شده است. تعمیرات زیادی روی این پل در طول تاریخ انجام شده است از جمله تعمیرات که توسط دختری به نام شاه بیگم بنت محمد بیگ موصلی به انجام رسید و در نتیجه، بسیاری وجه تسمیه بنا را به این دلیل میدانند. در این خصوص لازم به توضیح است علاوه بر پل مذکور، در نقاط مختلف ایران پلهای متعددی با عنوان پل دختر معروفاند که گروهی از باستانشناسان این وجه تسمیه را برگرفته از الهه آناهیتا، فرشته موکل آب در ایران باستان، میدانند و حتی معتقدند در گذشته تندیسی از این ایزدبانو در طرفی از پلها قرار داده میشد تا به یمن قداست این الهه، آب رودخانه طغیان نکند و سبب انهدام پل نشود. معماری پل دختر میانه جای شک نیست که مسائل فنی در احداث و مرمت پلها پیچیدهتر از هر بنای سنتی دیگر است، زیرا این دستسازه نهتنها باید مانند سایر ابنیه در مقابل عوامل اقلیمی از قبیل تابش آفتاب، باد، نزولات جوی، یخبندان و نوسان درجه حرارت مقاومت کند، بلکه بدنه آن نیز باید در برابر فرسایش مداوم جریان آب، سیلابهای خروشان متناوب و سنگهای غلتان داخل رودخانه نیز تاب تحمل داشته باشد. این موارد در کنار محاسبات درست فنی و مهندسی، از فاکتورهای مهم در زمینه تعمیرات و احیای پلهای کهن محسوب میشود. پل سنگفرش پل دختر که ظاهرا در دوران ایلخانی (۸۸۸ هجری قمری) احداث شده، پایههایی از سنگ و سه چشمه بزرگی دارد که چشمه وسطی هم بلندتر و هم عریضتر است و به این علت از وسط پل بهطرفین دارای شیب است. آببرهای طرفین چشمه بزرگ از سنگ و به صورت مثلثی است. دهلیزها و کنودهایی در اطراف چشمه بزرگ به چشم میخورد که به وسیله دو نیم ستون چند ضلعی به استقامت پل میافزاید. در طرفین پایه وسطی، کتیبه آجری مربع شکلی به خط زیبای نسخ خود نمایی میکند. خط کتیبه از بین رفته و شاید متن آن شامل تاریخچه ساخت پل بوده باشد. کتیبه دیگری نیز از سنگ مرمر به خط نستعلیق در طرف چپ پل دیده میشود که تاریخ تعمیر بنا را سال ۹۳۳ هجری قمری معین میکند. مادام دیولافوا، سیاح فرانسوی که از سال ۱۸۸۱ میلادی نقاط مختلف ایران را مورد بازدید قرار داده در سفرنامه خود در مورد پل دختر میانه چنین مینویسد: این پل دارای طاق بزرگ هلالی شکل است به طول ۲۴ متر و در طرفین آن دو طاق مسطح دیگر دیده می شود که هر یک ۱۷ متر طول دارد و آب از زیر آنها با عمق زیادی میگذرد. عبور از خود رودخانه در مدت شش ماه از سال امکانپذیر نیست. طاق بزرگ مرکزی دارای کتیبه ای است با حروف طلایی که روی زمینه آبی رنگ نوشته شده است. این کتیبه قشنگ با رنگ آجرهای کهنه پل هماهنگی دارد و به مجموع بنا که میان دو کوه واقع شده عظمت مخصوص می دهد. نقشه این بنا بسیار منظم ترسیم شده است و به سهولت میتوان از پل عبور کرد و خلاصه در تمام اوضاع آن هوش خردمندانه و فکر استادانهای دخالت داشته است. مهارت استادی آن از اینجا معلوم می شود که پایهها را طوری ساخته که میتوانند سنگینی طاقها را تحمل کنند. این پایهها به ریشهای تکیه دارند که در بالای آن قوس مضاعفی است و میتواند در تمام نقاط با سنگینی سقف مقاومت نماید و فشار مصالح همه جا متناسب باشد. کتیبهای که آن را زینت داده است ممکن است تاریخ بنای پل را معین کند، ولی طغیان به اندازهای بود که نزدیک شدن به آن و خواندن عبارات ممکن نبود و حتی با دوربین هم نمیشد فارسی آن را خواند. در داخل پایه ها اطاقکهایی نیز ساخته شده که حکایت از ظرافت و دقت بنا میکند . بازسازیهای پل دختر میانه پل دختر میانه در طول تاریخ بارها توسط افراد و شاهزادههای مختلف بازسازی شده است. سنگ بنایی تاریخ مرمت پل را به وسیله شاه بیگم (باسو) دختر محمد بیگ به سال ۱۵۱۷ (۹۹۳ ) نشان میدهد. گویا نوشته دیگری تاریخ مرمت دوباره آن را به سال ۱۶۷۳ قید کرده اند. در اواخر قرن هیجدهم پل مذکور بهوسیله آقامحمدخان قاجار تعمیر شده، چون در سال ۱۳۱۳ دو طاق آن شکست برداشته و محتاج به تعمیر و عوض نمودن طاقها بود، لذا در همان سال و بعد طبق دستور اداره کل باستان شناسی، تعمیر طاق و خاکریزی طرفین پل انجام یافت. آخرین شکست این پل تاریخی در روز ۲۰ آذر ماه سال ۱۳۲۵ اتفاق افتاده و بزرگترین طاق این پل به وسیله دینامیت منهدم شده است در سالهای بعد طاق تخریب شده از نو بازسازی شد، اما این تعمیر به جهت عدم تناسب با شیوه معماری و مصالح به کار رفته در بنا، سالها بعد مجددا خراب شد. در حال حاضر پل دختر میانه به همان صورت آسیبدیده باقی مانده و یادآور وقایع مختلف تاریخی در طی قرنهای متمادی است. سازمان میراث فرهنگی آذربایجان شرقی که طی سالهای گذشته اقدام به تعمیر این پل تاریخی کرده بود، اما با کمال شگفتی، روند کار به یکپنجم نرسیده بود که دهانه و چشمه وسطی پل به علت تخریبات و شکافهای ناشی از مینگذاری سال ۱۳۲۵ شمسی فرقه دموکرات بهطور کامل ویران شد و به این ترتیب قسمت اعظمی از بنا را با خود به رودخانه کشید و این امر وضعیت پل را از آنچه بود وخیمتر کرد. آنچه از شواهد و قراین پیداست، مرمتگران و معماران فرهنگی این استان، آشنایی اندکی با علم مرمت و دستورالعمل های مرمتی و بازسازی اماکن تاریخی داشتهاند و همچون بنایان مبتدی، کار را به سرانجام فاجعهآوری سوق دادند. دستور العملهایی چون بررسی و شناخت وضع موجود، تهیه و تدوین طرح های متنوع و آنالیز و سنجش آنها و در نهایت انتخاب یکی از آنها، جمعبندی و تهیه طرح و نقشه های اجرایی مرمت، تحقیق و درک فناوریهای کهن، آشنایی با واکنش مواد و اجزای متشکله یک اثر در برابر عوامل گوناگون محیطی، شناخت و فرآیند فرسودگی و روش های مورد استفاده در حفاظت و مرمت آثار و بهینهسازی آنها و تلفیق روشهای سنتی و بومی حفاظت و مرمت با شیوههای جدید در یک نگاه کلی، عدم توجه و استحکام بخشی شکافهای موجود در بطن سازه آن هم در بدو کار، آسیبهای ناشی از فرسایشهای محیطی در داخل شکاف ها و نقاط آسیب دیده، سنگینسازی پایههای پل توسط بالشتکها و پشتبندهای بتونی، انجام فعالیت مرمت در خارج از فصل کار به علت عدم دریافت تسهیلات و بودجه مرمتی و در نهایت عرض کم پل، همگی در کنار هم سبب شدند تا دهانه وسطی پل یکباره فرو بریزد و سازه منهدم شود. این یادگار دیرین سرزمین ایران در کنار سایر بناهای تاریخی موجود در این شهرستان مانند قلعه دختر، قلعه نجفقلیخان، کاروانسرای جمال آباد و پل شهر چای، روزگاری طولانی شاهد آمد و شد کاروانیان، تجار و مسافران ایرانی و خارجی بسیاری بوده که قرنها مشغول نقل و انتقال فرهنگ و هنر در سایهسار داد و ستد به فلات ایران و سایر نواحی جهان بودند. به این طریق پل مزبور در امر بازبینی اعصار گذشته و احیای شاهراه ابریشم نقش شایان توجهی به عهده دارد و از این منظر دارای ارزش فراوانی است و باید با سیاستها و راهکارهای ویژهای برای حفظ و صیانت از آن کوشید. انفجار پل دختر میانه در روز ۲۵ آذر ۱۳۲۵ قوای دموکرات که میانه را اشغال کرده بودند، هنگام عقبنشینی از برابر نیروهای شاهنشاهی برای جلوگیری از پیشرفت ارتش طاق چشمه وسط را با دینامیت منفجر کردند که فعلا به همان صورت باقی است. سرلشگر زنگنه در این خصوص چنین مینویسد: در نیمه شب ۲۰ آذرماه، پل دختر، پل بتنی جاده شوسه، راه آهن به وسیله متجاسرین خراب شد، در نتیجه پل دختر به کلی از حیز انتفاع افتاد. روزنامه اطلاعات در خصوص انهدام پل دختر میانه چنین مینویسد: ستون زنجان پس از درهم شکستن مقاومت متجاسرین در موقع عقبنشینی، جادهها و پلها را به کلی خراب و ایستگاههای راه آهن کشور را آتش زدهاند. از جمله پلهای مهمی که خراب شده است پل معروف دختر در نزدیکی میانه است. متهمان انفجار پل دختر میانه شنیدهها از انفجار پل دختر میانه حکایتهای بسیار دارد. اغلب آنانی که فرقه دموکرات را به یاد دارند از غلام یحیی دانیشیان بهعنوان شخصی که پل را به دست خود منفجر کرده یاد می کنند. پس از غلبه ارتش شاه بر آذربایجان در خصوص انفجار پل دختر میانه، افرادی چون نصرلله پاکدل، رئیس شهربانی میانه؛ داداش خالقی، معاون شهربانی میانه؛ آقاخان کاظمخانی فدائی و تنی چند دستگیر شدند. نصرلله پاکدل به دار آویخته شد. داداش خالقی پس از چند سال زندان آزاد شد. آقاخان کاظمخانی از فدائیانی بود که سالها به اتهام انفجار پل مورد تحت نظر حکومت قرار میگیرد. وی در خاطرات خود چنین مینویسد: شخصی به نام احباب فرشفروش به تحریک خانها به دادگاه نظامی شکایت میکند که آقا خان کاظمخانی پل قافلانکوه میانه را منفجر کرده است! معاون دادگاه سرگردی بود به نام «سرهنگپور» به شخص مزبور میگوید: شاهد هم داری؟ احباب می گوید: بله، سربازی به نام ابراهیم. دادگاه اظهارات شاکی را ثبت و تاریخ دادگاه را نیز تعیین میکند. احباب به ابراهیم که در آغاز انقلاب سرباز قیزیلباش بوده و تدارکات ارتش را به منطقه قافلانکوه میرساند، میگوید: تو باید بیایی و در دادگاه شهادت بدهی که پل قافلانکوه را آقاخان کاظمخانی منفجر کرده است، در غیر این صورت، ترتیب بازداشت تو را خواهم داد. ابراهیم میگوید: هیچ اشکالی ندارد، من میآیم و شهادت میدهم. روز موعود دادگاه تشکیل میشود. سرگرد سرهنگپور به ابراهیم میگوید: این شخص یک صنعتکار است که علاوه بر خانواده خودش به چند خانواده دیگر هم نان میرساند. وجدانا مشاهدات خود را بیان کن! ابراهیم میگوید: به شرافتم قسم که جز حقیقت چیزی نگویم. آقاخان کاظمخانی اصلا در قافلانکوه دیده نشده است و انفجار پل کار او نیست، زیرا پل مزبور را آقایان حسن نظری (خلبان ارتش شاه) که به فرقه پیوسته بود و محمد مهاجر منفجر کرده و به شهر باکو رفتهاند. در واقع جریان انفجار پل به دلیل مسایل سیاسی پیش آمده در جریانات اتحاد آذربایجان در مقابل دولت (رژیم پهلوی) صورت میگیرد و دولت پهلوی برای جلوگیری از این ماجرا سلسله اقداماتی را انجام میدهد و در نهایت فرقه سیاسی در مقابل دولت سعی در انفجار پل میکند. $('.map-container') .click(function(){$(this).find('iframe').addClass('clicked')}) .mouseleave(function(){$(this).find('iframe').removeClass('clicked')}); نویسنده: بهنام شکوری
دیدگاهها
امتیاز کسبوکار
اولین دیدگاه این کسبوکار را شما ثبت کنید.
نظر شما مهم و اثرگذاره و به بقیه کمک میکنه بهتر انتخاب کنن
1
2
3
4
5