آرامگاه مشتاقیه که به سه گنبدان مشهور است، از ابنیهی تاریخی مربوط به دورهی قاجار و جاهای دیدنی کرمان است. این آرامگاه که امروزه در میان محدودهی شهری قرار گرفته در گذشته خارج از شهر و در جوار قبرستان کهنه قرار داشته است.
آرامگاه مشتاقیه در ابتدا به منظور تدفین میرزاحسین خان راینی حاکم کرمان در اواخر دورهی زندیه و جد اعلای سادات معروف به میرحسینی راینی ساخته شده و نامگذاری این آرامگاه به مشتاقیه به سبب دفن مشتاق علیشاه در این مکان بوده است.
در آرامگاه مشتاقیه سه گنبد وجود دارد که در واقع هر کدام از این گنبدها مربوط به یک مقبره است. دو گنبد با تزیین کاشیکاری که یکی متعلق به مقبرهی مشتاق علیشاه و دیگری متعلق به مقبرهی کوثر علیشاه همدانی است. گنبد آجری در این آرامگاه نیز متعلق به شیخ اسماعیل هراتی است. البته کاشیکاریهای دو گنبد مذکور از ابتدای ساخت آرامگاه وجود نداشتهاند و در دورههای بعد نصب شدهاند، ولی گنبد آجری از ابتدای ساخت در زمان قاجاریه به همین شکل بوده است.
آثار تزیینی مجموعهی مشتاقیه که در قرن اخیر ساخته شده و شامل کاشیکاری، نقاشی، گچبری، کاربندی و مقرنس است. آرامگاه مشتاقیه علاوه بر این مقابر، مسجد و رواق نیز دارد به علاوه این که دو اتاق در این آرامگاه ساخته شده که محل دفن بسیاری از بزرگان است.
همچنین مقبرهی شمالی (مقبرهی مشتاق علیشاه) که تزیینات داخلی بسیار جالبی به همراه منبری ارزنده از زمان قاجار در آن به یادگار مانده است، حیاطی دارد که حوضی زیبا و درختانی پرشمار فضای خاصی را در آن به وجود آوردهاند.
آرامگاه مشتاقیه در سال ۱۳۴۵ و به شمارهی ۵۲۵ در میان آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
مشتاق علیشاه
میرزا محمد تربتی معروف به مشتاق علیشاه از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری بوده است که از پدر و مادری اهل تربت حیدریه و در اصفهان به دنیا آمد.
او در دوران کودکی به واسطهی از دست دادن پدر، زندگی سختی را تجربه کرد. برادرانش او را مجبور به شرکت در مکتبخانهی اصفهان کردند، ولی میرزا محمد علاقهای به این شکل از تحصیلات نداشت و دیری نپایید که ترک تحصیل کرد. مدتی نیز با اصرار برادرانش در کارگاه بافندگی مشغول به کار شد اما این کار را نیز به سبب نداشتن علاقه ترک کرد. میرزامحمد مدتی را هم این بار بنا بر میل خود به سمت کشتی پهلوانی رفت و در زورخانهی محیط صادقی ثانی اصفهان به ورزش پهلوانی پرداخت و در این مورد تا حد قابل قبولی پیش رفت، اما علاقهی میرزامحمد در زمینهای دیگر بود.
وی با توجه به صدای خوبی که داشت از نوجوانی در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) نوحهخوانی میکرد و به شدت به موسیقی ایرانی و شناخت دستگاههای آن علاقهمند شده بود. به نحوی که بعد از همهی این فراز و نشیبها نزد استاد درویش تقی رفته و به کسب مهارت در زمینهی موسیقی مشغول شد. علاقهی میرزامحمد به موسیقی باعث شد تا در این زمینه بسیار موفق باشد. تا آنجا که از برجستهترین نوازندگان سهتار در زمان خودش شد. کسانی که با موسیقی سنتی و سازهایش مختصر آشنایی داشته باشند میدانند که سیم چهارم سهتار که اکنون به سیم مشتاق مشهور است از ابتکارات میرزامحمد تربتی است.
اما شهرت موسیقیایی میرزامحمد هم حادثهی ویژهی زندگی او نبود و باید اتفاقات دیگری در زندگی او رخ میداد تا میرزامحمد تربتی به مشتاق علیشاه تبدیل شود. میرزامحمد در جوانی با تصوف آشنا شد و در این آشنایی با صوفیان بزرگی برخورد کرد که مسیر زندگی وی را تغییر دادند. یکی از این صوفیان، بزرگ دراویش نعمتاللهی آن زمان یعنی سید معصوم علیشاه بود که تا آنجا بر میرزامحمد تاثیر گذاشت که میرزامحمد مرید وی شده و مراحل رشد و کمال صوفیانهی خود را نزد ایشان طی کرد.
لقب مشتاق علیشاه نیز توسط سید معصوم علیشاه برای او برگزیده شد.
مشتاق به دلیل اردت فراوانش به شاه نعمتالله ولی موسس سلسلهی نعمتاللهی در تصوف و قطب دراویش نعمتاللهی و وجود مقبرهی وی در ماهان کرمان به کرمان رفت و مابقی عمر خود را در این شهر ماند. مشتاق در مدت اقامتش در کرمان بر بسیاری از افراد تاثیرگذار بود به نحوی که هر چه از حضور مشتاق در کرمان میگذشت بر خیل طرفداران و مریدان او افزوده میشد. رونق محفل مشتاق در کرمان تا حدی پیش رفت که میرزا محمدتقی کرمانی از روحانیون برجستهی کرمان در آن زمان (معروف به مظفرعلیشاه) نیز مرید مشتاق شده و در محافل او حاضر میشد.
مخالفان تصوف که رونق گرفتن کار مشتاق در کرمان را به ضرر خود میدیدند علیه مشتاق توطئه و شایعه کردند که مشتاق قرآن را با نوای سهتار تلاوت کرده و به مقدسات بیاحترامی میکند. سرانجام در روز جمعه مورخ ۲۶ ماه رمضان سال ۱۲۰۶ هجری قمری و هنگام حضور مشتاق در مسجد برای ادای فرایض، ملاعبدالله مجتهد کرمانی تحت تاثیر همین شایعات دستور سنگسار کردن مشتاق را اعلام کرد و مردم مشتاق را به هنگام خروج از مسجد در چالهای افکنده و او را سنگسار کردند.
در جریان این سنگسار کردن علاوه بر مشتاق، یکی از مریدانش به نام درویش جعفر هم به قتل رسید که به جهت جلوگیری از اصابت سنگها به مشتاق خود را در مقابل وی قرار داده بود.
محمدعلی خان راینی (فرزند میرزا حسین خان راینی) که از مریدان مشتاق بود، پیکر مشتاق و درویش جعفر را در کنار مقبرهی پدرش (محل فعلی آرامگاه) دفن کرد.
کوثر علیشاه همدانی
حاج ملا محمدرضا همدانی، معروف به کوثر علیشاه از صوفیان قرن سیزدهم هجری و فرزند حاج محمد امین از نوادگان شیخ اشراق شهابالدین سهروردی است. وی از اهالی همدان بود و تحت تاثیر عرفای بزرگی چون حسین علیشاه اصفهانی قرار گرفته و به تصوف روی آورده است. همچنین با صوفی شاعر، مجذوب علیشاه همدانی معاشرت داشته و با ایشان به زیارت مکه هم رفته است.
کوثر علیشاه بعد از اینکه خانهاش در همدان به تحریک مخالفانش ویران و اموالش غارت شد، به تبریز و نزد عباس میرزا نائبالسلطنه رفت و مورد عزت و احترام ایشان قرار گرفت. او همراه عباس میرزا به کرمان آمد.
در زمان کوثر علیشاه، هانری پادُری، مبلغ معروف مسیحیان به ایران آمده و به تبلیغ دین مسیحیت اقدام کرد. کوثر علیشاه در حمایت از نبی مکرم اسلام و در رد ادعای پادری، رسالهای به نام ارشادالمضلین فی نبوه خاتمالنبیین نوشت.
از این عارف صوفی آثار متعددی بر جای مانده است که در میان آنها آثار ادبیاش بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. از آن جمله میتوان به تفسیر قرآن کریم به نظم معروف به دارالتنظیم فارسی اشاره کرد. همچنین اشعار بسیاری از وی در قالبهای غزل و مثنوی موجود است.
کوثر علیشاه در سال ۱۲۴۷ هجری قمری در کرمان در گذشت و در کنار مشتاق علیشاه دفن شد.
شیخ اسماعیل هراتی
در میان سه گنبد آرامگاه مشتاقیه، تنها یک گنبد کاشیکاری ندارد که به عقیدهی معماران قدیم علت عدم نصب کاشیکاری روی این گنبد این است که گنبد کاشی به خود نمیگیرد. این گنبد آجری متعلق به شیخ اسماعیل هراتی است.
شیخ اسماعیل، فقیری درویش و پیرمردی روحانی بود که در کنار مقبرهی مشتاق علیشاه زندگی میکرد. وی به عبادت زیاد معروف بود و از کسی کمکی قبول نمیکرد. شیخ اسماعیل اموال بسیار مختصری داشته است. پیراهنی بلند و پشمی مخصوص زمستان، پیراهنی کرباسی مخصوص تابستان و یک پوست آهو که هم فرش و هم رختخواب او بوده است. امرار معاش شیخ اسماعیل از دسترنج خودش بوده است. وی یا مشغول به خشتزنی بوده یا خمیر گل کوزهگران را لگد میکرده است.
مرحوم محمد اسماعیل خان وکیلالملک، حاکم منطقهی کرمان و بلوچستان در زمان قاجار، با دیدن کراماتی از شیخ اسماعیل ارادت خاصی به او پیدا کرد، به نحوی که پس از مرگ شیخ اسماعیل این آرامگاه به دستور وکیلالملک برایش ساخته شد.
در میان بقعههایی که در آرامگاه مشتاقیه وجود دارد، بقعهی شیخ اسماعیل با توجه به حالت معنوی خاصی که دارد بیش از بقیه نزد مردم گرامی داشته میشود تا آنجا که مردم برای طلب حاجت بر مزار شیخ اسماعیل شمع روشن میکنند.
کرامت شیخ اسماعیل
طبق دستور محمد اسماعیل خان وکیلالملک هر سال در فصل زمستان بین فقرا و بیخانمانهای کرمان غذا و لباس پخش میکردند. وقتی فرستادهی وکیلالملک، غذا و لباس را برای شیخ اسماعیل آورد، شیخ آن را رد کرد و سپس دست خود را زیر زیراندازش برده، دستهگلی بیرون آورد و به فرستاده داد و گفت: از قول من از وکیلالملک تشکر کن و بگو خدا خیرش دهد که به فکر فقرا است ما که رفتیم.
وقتی فرستاده نزد وکیلالملک باز گشت و گفتههای شیخ اسماعیل را نقل کرد و دستهگل را تقدیم کرد، وکیلالملک با دیدن آن دستهگل که گلهایش حتی در فصل بهار هم در کرمان وجود نداشتند چه برسد به زمستان، پی به مقام معنوی شیخ اسماعیل برد، ولی هنگامی که برای دیدار شیخ به مشتاقیه رفت، با پیکر بیجان او مواجه شد. همین قضیه باعث ارادت وکیلالملک به شیخ اسماعیل و ساخت بقعه برای او شد.
بزرگان صوفی در آرامگاه مشتاقیه
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره شد، در کنار سه بقعهی معروف در آرامگاه مشتاقیه، دو اتاق دیگر نیز به منظور تدفین پیروان و هم مسلکان مشتاق علیشاه ساخته شده است که بسیاری از صوفیان شناخته شده و صاحب منزلت را در این مکان دفن کردهاند. از آن جمله میتوان به رونق علیشاه کرمانی اشاره کرد.
میرزامحمدحسین رونق کرمانی مشهور به رونق علیشاه، شاعر و عارف صوفی مسلک همدورهی مشتاق و از نوادگان خواجه نصیرالدین طوسی است. از آثار معروف او دیوان اشعارش به نام مرآت المحققین را میتوان نام برد.
نویسنده: حمیده کریمی