وقتی که علی خان ظهیرالدوله در روز سه شنبه بیست و چهارم ذیقعده سال ۱۳۰۳ خورشیدی در اثر سکته قلبی در باغ خود در جعفرآباد شمیران در گذشت، در جوار باغ خود در قبرستان عمومی که بین تجریش و امامزاده قاسم واقع بود، دفن شد. سابقا در این محل گورستان کهنهای قرار داشت و بعدها خانقاه ظهیرالدوله نیز به همین محل منتقل شده بود. اما پس از دفن ظهیرالدوله، مریدانش، این گورستان قدیمی و خانقاه را «آرامگاه ظهیرالدوله» خواندند.
محل دفن ظهیرالدوله، درست در زیر درختی بود که داغداغان نامیده میشد و ظهیرالدوله طی ایام حیات خود، اغلب در سایه همین درخت مینشست. وی قبل از دفن، به وسیله مولوی رشتی که بعدها خود او هم در همینجا دفن شد، تغسیل شد و انجمن اخوت این قبرستان عمومی را محصور ساخته و قبرستان ظهیرالدوله نامیدند، قبرستانی که امروزه از جاهای دیدنی تهران محسوب میشود.
از سالهای ۱۳۴۰ به بعد دفن اموات در این مجموعه ممنوع شد و دفن افراد در سالهای ۴۰ تا ۵۰ با اجازهنامه خاص و آن هم به صورت محدود انجام میشد. آخرین تدفین در آرامگاه ظهیرالدوله در سال ۱۳۵۹ انجام شد.
ظهیرالدوله چه کسی بود؟
میرزا علی خان دولوی قاجار، ملقب به ظهیرالدوله، فرزند محمد ناصرخان، وزیر دربار ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۱ در جمال آباد شیراز متولد شد. وی در ۱۶ سالگی دختر ناصرالدین شاه را به عقد خود درآورد و در سال ۱۳۰۴ پس از پدر خود که وزیر دربار ناصرالدین شاه بود، به سمت وزیر تشریفات خاصه منصوب شد.
وی پایهگذار نمایش و ارکستر ملی ایران بود. اولین کنسرت در باغ خانقاه به همت وی و پدر ابوالحسن خان صبا و پدر رهی معیری صورت گرفت. او در سال ۱۳۱۷ انجمنی ۱۱۰ نفری از بزرگان تشکیل داد تا با استبداد و خرافهپرستی به مبارزه بپردازند. وی خانه خود در ظهیرالدوله را وقف انجمن اخوت و نظارت آن را نیز به این انجمن واگذار کرد. بنا به نوشته مهدى مرسلوند در كتاب "زندگينامه رجال و مشاهير ايران" آشنايى ظهيرالدوله با صفى عليشاه نقطه عطفى در زندگى او بود. بهطوری كه به زودى در سلك مريدان وى درآمد و پس از درگذشت صفى عليشاه در ۱۳۱۶ با لقب صفی عليشاه جانشين او شد.
پس از به توپ بستن مجلس در دوران استبداد صغير، خانه و خانقاه ظهيرالدوله نيز به اتهام همكارى با مشروطه خواهان ويران شد و اثاث آن به غارت رفت. ظهيرالدوله ملك خود را در نزديكى امامزاده قاسم شميران وقف خانقاه و انجمن كرد و مسئوليت اداره آن نيز به انجمن اخوت سپرده شد.
آخرین فرد از انجمن اخوت، درویش رضا بود که او نیز پس از سیل سال ۱۳۶۶ سکته کرد و از دنیا رفت. امروز اثری از این انجمن نیست. سالها پس از فوت درویش رضا این گورستان توسط همسر و پسر وی اداره میشد. بنا به گفتههای ساکنین قدیمی این محله، مراسمی در این مکان اجرا میشد که امروزه از آنها هم خبری نیست. این مکان که روزی بسیاری پر رفتوآمد بود و صاحبان ذوق و هنر در آن ررفتوآمد داشتند، امروز درب آن به روی بازدیدکنندگان بسته است و بازدیدکنندگان فقط میتوانند در ساعات مقرر شده در روز پنجشنبه سری به دنیای علم و ادب و مشاهیر خود بزنند.
در حال حاضر هيچ اثری از اين انجمن نيست و آخرين كسی كه توسط انجمن به مقام متولی خانقاه برگزيده شده، درويش رضا بوده كه پس از سيل ۱۳۶۶ تجريش سكته كرده و از دنيا رفته است.
ایرج میرزا در سال ۱۳۰۴ و درویش خان در سال ۱۳۰۵ نخستین هنرمندانی بودند که در این گورستان به خاک سپرده شدند و پس از آن بسیاری از هنرمندان در این مکان دفن شدند.
قبرستان ظهیرالدوله
در ابتدای ورود به باغ، درختان در هم تنیده و هوای پاک این مکان هر فردی را مجذوب خود میکند. در سمت راست حدود ۲۰ تا ۳۰ قبر با نام فامیل افخمی وجود دارد. سنگ قبرها بسیار زیبا و هنرمندانه تراشیده شدهاند. این قبرستان نیز شخصی بوده و امروز بر سر گورستان ظهیرالدوله افتاده است. در ابتدای حیاط به جز درختان پیچ در پیچ و سبز، قبرهایی دیده میشود که شاید به نظر بسیاری از ما آشنا نباشد، در حالی که بسیاری از آنها از بزرگان سیاست ایران هستند. بسیاری از آنها از ارتشیان، خلبانها و اشخاص سرشناس در دوران مختلف بودهاند.
در میانه حیاط، در قسمتی که دورتادور اتاقهایی وجود دارد که هم اکنون بسته است. این اتاقها سابقا برای پذیرایی از مهمانان این گورستان استفاده میشد، قبر برجسته علی خان دولوی در میانه این محوطه قرار دارد. در اطراف این قبر تا چشم کار میکند سنگ قبرهای کوچک و بزرگی با نقش مخصوص اخوتیها قرار دارد. اینها از اعضای اولیه این انجمن بودند و پس از فوت مهمان این باغ شدند. قبرهای کوچک که به جای سنگ قبر، یک کاشی کوچک دارند و نام صاحبانشان را با رنگ سفید بر روی آنها نوشتهاند، قبرهایی که آیاتی را با خط کوفی بر روی خود دارند، قبرهای بسیار قدیمی که پایینتر از سطح کاشی قرار دارند و قبرهایی که از گوشه و کنار آنها سبزههای بلندی بیرون زده، فضای گورستان را زیباتر میکنند.
کمی جلوتر قبر کشیده و بزرگی در زیر یک تاقی بالای دو یا سه پله خود نمایی میکند. این قبر محمدتقی بهار ملقب به ملک الشعراء بهار، ادیب، شاعر، نویسنده روزنامهنگار و سیاستمدار ایرانی است.
بالاتر از قبر وی، قبر ایستاده و زیبایی به نام شادروان دکتر محمدحسین لقمان ملقب به لقمانالدوله و معینالاطبا، موسس مدرسه طب در سال ۱۲۹۷ و اولین رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و پزشک برجسته ایرانی قرار دارد. این قسمت ابتدای راهی است که بسیاری از شاعران و بزرگان ادب ایران را در دل خود جای داده است.
پس از آنها به قبر معیری است که داخل یک فضای شیشهای قرار گرفته. داخل این فضای شیشهای دو قبر وجود دارد که یکی متعلق به رهی معیری غزلسرای معاصر ایرانی و قبر دیگر متعلق به سرهنگ حسنعلی معیری است. تاقی این دو قبر یک سقف کاشیکاری شده با شش ستون موجدار است. سقف این تاقی در داخل محفظه شیشهای نیز کاملا کاشیکاری شده است.
در زیر درختی یک سنگ چند گوشه و برجسته قرار گرفته است که بر روی آن نام ایرج میرزا و اشعارش درباره مرگ حک شده است.
حسین یاحقی نوازنده ویولن ایرانی دیگر مشاهیر موسیقی ایران که در این مکان خفته است. او آهنگساز، نوازنده ویولن و کمانچه و رهبر ارکستر بود.
رضا محجوبی برادر مرتضی محجوبی از خانوادهای هنری بود. پدر وی نی و مادر وی پیانو مینواختند. او نوازنده ویولن و آهنگساز ایرانی بود. او در سال ۱۳۳۳ در گذشت و مهمان ابدی این باغ شد.
داریوش رفیعی خواننده ایرانی که به خاطر شعر «زهره» «شب انتظار» و «گلنار» بسیار معروف بود نیز در سال ۱۳۳۷ به هنرمندان باغ ظهیرالدوله پیوست.
بانو قمرالملوک وزیری اولین خواننده زن ایرانی نیز در مرداد ۱۳۳۸ در این خاک آرمید. او به پرآوازهترین خواننده اشعار سنتی ایران معروف است.
روحالله خالقی آهنگساز «با بهار دلنشین» و «ای ایران» و نویسنده کتاب موسیقی ایران است. قبر وی در حصاری فلزی و در کنار گلدانی فلزی در گوشه قبرستان ظهیرالدوله جای گرفته است.
مرتضی محجوبی با شکل پیانویی در بالای سر قبرش که بر آن کلمه افسوس حک شده، نیز مهمان همیشگی خاک ظهیرالدوله است.
فروغ فرخزاد شاعر ایرانی که در بهمن ۱۳۴۵ در گذشت، نیز در این مکان دفن است.
مشیر همایون نگارنده اولین نت پیانو در ایران، حسین تهرانی تنبکزن ایرانی، نورعلی خان برومند ردیفدان مشهور و نوازده تار، سه تار و تنبک، ابوالحسن خان صبا که قبرش معلوم نیست، حسن تقی زاده از عاملان جنبش مشروطه و رئیس مجلس سنا، حبیبالله سماعی، حسین تهرانی، رشید یاسمی، حسین سرور و صدها تن دیگر از مشاهیر ایران اکنون در این خاک خفتهاند و مظلومانه تمام طول هفته را میگذرانند تا در قبرستان بر روی مشتاقانشان بازگردد تا بلکه یادی از آنها و عملکرد تاریخیشان شود.
این قبرستان بر خلاف قبرستانهای امروزی، از سنگهای بسیار خوش تراش تشکیل شده است. سنگها شبیه هم نیستند. برخی به رنگ فیروزهای و برخی به شکل ایستاده یا خوابیده هستند. برخی از قبرها برجسته هستند و نقوش زیبایی بر رویی آنها حک شده است. قبرها با شخصیت شخص متوفی هماهنگی دارد. شکل سنگ قبر گویای حرفه وی در زمان حیات است که ویژگی بسیار ممتازی است. مقبره حسین صبا که شامل دو کتاب است یکی از زیباترین سنگ قبرهای این قبرستان است.
این آرامگاه تاریخی که از جاهای دیدنی تهران به شمار میرود و آن را شبیه آرامگاه پرلاشز فرانسه میدانند، در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى استان تهران با شماره ۲۰۰۱ در فهرست آثار ملى کشور به ثبت رسیده است.
نویسنده: زهرا صالح نژاد